اتاق تبریز؛ نشریه اتاق بازرگانی، صنایع، معادن و کشاورزی تبریز؛ شماره 19؛ مرداد و شهریور 1403؛ صفحات 66 الی 68؛ گفتگو با دکتر علی محمدی پور: "تشکلها یک انتخاب نیستند، بلکه ضرورتند".
جهت دانلود فایل کامل مصاحبه دکتر علی محمدی پور با اتاق بازرگانی تبریز در شهریور ماه 1403، کلیک بفرمائید.
حجم: 1.87 مگابایت
عضو تشکل علمی نخبگان وزارت نفت
تشکلها یک انتخاب نیستند، بلکه ضرورتند
دکتر علی محمدی پور
دکتر علی محمدی پور، جوان تبریزی؛ استاد دانشگاه، عضو تشکل علمی نخبگان وزارت نفت و عضو انجمن آموزش محیط زیست و توسعه پایدار ایران در گفتگو با روبط عمومی اتاق بازرگانی تبریز، به بیان اهمیت نهادهای مدنی در تدوین استانداردهای زیست محیطی، آموزش و آگاهیبخشی، نظارت بر اجرای قوانین و همکاری با دولت پرداخت و به چالشها و فرصتهای موجود برای تشکلهای صنفی در ایران اشاره کرد و راهکارهایی برای بهبود عملکرد آنها در حوزه توسعه پایدار و محیط زیست ارائه داد.
با توجه به تجربه حضور چندین ساله در انجمن آموزش محیط زیست و توسعه پایدار ایران، نقش تشکلها را در حفظ محیط زیست و توسعه پایدار چگونه ارزیابی میکنید؟
تشکلهای صنفی نقش مهمی در حفظ محیط زیست دارند. نقش تشکلهای صنفی در حفظ محیط زیست شامل موارد ذیل میشود:
ارتقاء استانداردها: تشکلهای صنفی میتوانند به وضوح استانداردها و دستورالعملهای حفاظت از محیط زیست را تعیین و ترویج دهند و از اعضای خود بخواهند که این استانداردها را رعایت کنند.
آموزش و آگاهیبخشی: تشکلهای صنفی میتوانند برنامههای آموزشی و آگاهیبخشی برای اعضا و نهادهای دیگر ارائه کنند، تا اهمیت حفظ محیط زیست و رویکردهای موثر را به آنها توضیح دهند.
نظارت و اجرای قوانین: این تشکلها میتوانند نظارت بر اعضا و بررسی رعایت قوانین محیط زیستی را بر عهده بگیرند و اقدامات لازم را برای پیگیری تخلفات انجام دهند.
همکاری با دولت و نهادهای محلی: تشکلهای صنفی میتوانند در همکاری با دولت و نهادهای محلی در تدوین و اجرای سیاستها و برنامههای حفاظت از محیط زیست نقش موثری داشته باشند.
به طور کلی، تشکلهای صنفی از طریق همکاری و هماهنگی با اعضا و نهادهای دیگر میتوانند به حفظ محیط زیست کمک کرده و از تأمین پایداری محیط زیستی بهرهمند شوند.
آیا تشکلهای صنفی در ایران توانستهاند به وظیفه خود در قبال توسعه پایدار و حفظ محیط زیست عمل کنند؟
هیچ نظام اقتصادی مانا و پایدار نیست، مگر اینکه نهادها پایداری خود را روی نهادهای مردمی بنا کرده باشند. تقویت سرمایههای اجتماعی، نوآوری، حمایت از عدالت، دسترسی به خدمات، نظارت بر عملکرد دولتها و توانمندسازی اقتصاد و اشتغال نتیجه استفاده از تشکلهاست.
یکی از عواملی که منجر به ناکامی توسعه کشور شده است، کمتوجهی و عدم کارکردگرایی و نتیجه بخش بودن تشکلهای موجود است، زیرا شعارها جای علم و عمل نشستهاند.
تشکلهای صنفی در ایران در زمینه توسعه پایدار و حفظ محیط زیست فعالیتهایی داشتهاند، اما نتیجهگیری دربارهٔ عملکردشان کمی پیچیده است. در واقع، اگرچه تشکلهای صنفی برخی موفقیتها را به همراه داشتهاند، اما هنوز چالشهای زیادی در مسیر توسعه پایدار و حفظ محیط زیست وجود دارد که به برخی از این چالشها اشاره میشود؛
کمبود حمایت دولتی: نیاز به پشتیبانی بیشتر از سوی دولت و سایر نهادها برای تاثیرگذاری بهتر. نیاز به برنامهها و سیاستهای مؤثر برای تقویت نهادها و ایجاد همکاریهای بیشتر بین دولت و جامعه مدنی.
مسائل مالی: محدودیتهای اقتصادی که مانع از اجرای پروژههای بزرگتر میشود. میتوان با جلب سرمایهگذاریهای خصوصی یا کمکهای بینالمللی، منابع مالی بیشتری برای پروژهها تأمین کرد.
منازعات محلی: در برخی مناطق، تعارض منافع محلی و عدم همکاری میان تشکلها ممکن است باعث کاهش اثرگذاری آنها شود. برقراری ارتباط مؤثر و ایجاد توافق میان تشکلها میتواند به حل این مشکلات کمک کند.
باید اذعان کرد، مجموعه موفق اقتصادی در نتیجه استفاده از ظرفیتهای تشکلی شکل میگیرند، پس حلقههای میانی که همان تشکلها هستند، دیگر یک انتخاب نیستند بلکه یک ضرورتاند. بخش خصوصی باید در قالب یک سمفونی هماهنگ حرکت کند تا به هدف خود برسد. در کنار آن باید با توجه به مأموریت هر تشکل برای رسیدن به اهدافی که تعریف کرده، یک چشمانداز منسجم ترسیم شود تا دچار موازیکاری نگردد. در این بین آموزش در تحقق و عملی کردن مدیریت استراتژیک ضروری است.
تشکلهای صنفی در ایران به عنوان نهادهای مدنی میتوانند نقش مهمی در توسعه پایدار و حفظ محیط زیست ایفا کنند.
به طور کلی، تشکلهای صنفی میتوانند تأثیرگذار باشند، اما برای رسیدن به نتایج بهتر نیاز به همکاری و حمایت بیشتر از سوی دولت و جامعه دارند. و با رفع این چالشها، میتوان به پیشرفت بهتر و موثرتری دست یافت. با توجه به نقاط قوت و چالشهای ذکر شده، تشکلهای صنفی در ایران پتانسیل قابل توجهی برای تأثیرگذاری بر توسعه پایدار و حفظ محیط زیست دارند، به شرطی که بتوانند همکاریهای لازم را با دیگر نهادها برقرار کنند و چالشها را حل نمایند. در این برهه زمانی نیاز است تشکلهای بخش خصوصی ساماندهی شوند.
سرمایه اجتماعی یکی از عوامل توسعهیافتگی در کشور است؛ تشکلها، اتحادیهها و اصناف نشان از سرمایه اجتماعی بالا دارد که باید هدف خاصی داشته باشند و برای انجام کار مشترکی تشکیل شوند و در کنار هم کار عامالمنفعهای انجام دهند.
سرمایه اجتماعی عامل پیونددهنده اصناف جامعه و مردم و بنگاههای اقتصادی است. همگرایی، همبستگی هنجارها، روابط اجتماعی و ساختارهای اجتماعی پیونددهنده جامعه هستند.
سرمایه اجتماعی باعث افزایش کارایی و ایجاد فرصتهایی میشود که باید در جهت توسعه اقتصادی و اجتماعی از آن استفاده شود. سرمایه اجتماعی باعث امنیت و تعهد میشود و در ادامه شبکه اجتماعی را ایجاد میکنند.
در واقع، مشکل اصلی به حوزه کارکردها باز میگردد؛ باید تشکلها تسهیلکننده باشند و با قوای سهگانه ارتباط مؤثری داشته باشند تا بتوانند در تصمیمسازیها و تصمیمگیریها، نقش مهمی داشته باشند و از ظرفیت قانونی قانون بهبود مستمر کسبوکار استفاده کنند. دولت هم میتواند بخشی از وظایف خود را به تشکلها تفویض کند.
باید از موازیسازی و تضاد منافع در حوزه توسعه پایدار و حفظ محیط زیست جلوگیری شود و ساختار مناسبی ایجاد گردد که در آن تشکلها درصدد حفظ این ارزش تلاش نمایند.
نقش محوری شورای گفت و گو در موضوع توسعه پایدار چیست؟
شورای گفتگو به عنوان یک نهاد هماهنگکننده بین بخش خصوصی و دولت، نقش محوری در توسعه پایدار ایفا میکند. این شوراها به دلیل ارتباط نزدیکی که با ذینفعان مختلف دارند، به تبادل نظر و همفکری در زمینه مسائل اقتصادی، اجتماعی و محیطزیستی میپردازند. به همین منظور به چند نقش مختلف شورای گفتگو در توسعه پایدار اشاره میکنم:
تسهیل ارتباطات و همافزایی: شورای گفتگو به عنوان پل ارتباطی بین دولت و بخش خصوصی عمل میکند. این ارتباط، فرصتی برای تبادل نظرات، نیازها و چالشها به وجود میآورد که میتواند به تصمیمگیریهای بهتر منجر شود.
تشویق به همکاریهای مشترک: شورای گفتگو میتواند، با ایجاد توافقات و همکاریهای مشترک بین دولت و بخش خصوصی، پروژههای توسعه پایدار را تسهیل کند. این همکاری میتواند شامل پروژههای زیرساختی، توسعه فناوری و افزایش بهرهوری باشد.
تدوین سیاستهای مناسب: شورای گفتگو با جمعآوری نظرات و تجربیات بخشهای مختلف، میتواند به تدوین و بهبود سیاستهای مرتبط با توسعه پایدار کمک کند. این سیاستها باید با نیازهای واقعی جامعه و بازار مطابقت داشته باشد.
حمایت از نوآوری و تحقیق: با فراهم کردن بستر مناسب برای نوآوری و ایدههای جدید، شورا میتواند به توسعه فناوریهای پایدار و پروژههای نوآورانه در زمینههای مختلف کمک کند.
قابلیت رصد و ارزیابی: شورا میتواند به عنوان نهاد ناظر بر فرآیندهای توسعه پایدار عمل کند و ارزیابیهای دورهای از پیشرفتها و چالشهای موجود ارائه دهد. این ارزیابیها میتواند به بهبود مستمر سیاستها و برنامهها منجر شود.
توجه به جوانب اجتماعی و محیطزیستی: در بحث توسعه پایدار، شورای گفتگو میتواند بهخصوص بر لحاظ کردن جوانب اجتماعی و محیطزیستی در اتخاذ تصمیمات تاکید ورزد، به طوری که توسعه اقتصادی با حفظ محیطزیست و بهبود کیفیت زندگی جامعه همراه باشد.
جلب مشارکت عمومی: شورای گفتگو میتواند به تشویق مشارکت عمومی در فرآیندهای تصمیمگیری و سیاستگذاری کمک کند. این مشارکت میتواند از طریق برگزاری جلسات عمومی، کارگاهها و مشاورههای اجتماعی انجام گیرد.
در نتیجه، شورای گفتگو با فراهم کردن فضای مناسب برای تبادل نظرات و همکاریهای بین دولت و بخش خصوصی، نقشی اساسی در تحقق اهداف توسعه پایدار ایفا میکند. این نهاد میتواند به تقویت ارتباطات، تسهیل نوآوری و بهبود سیاستها کمک کند تا به بهبود کیفیت زندگی و حفاظت از محیطزیست منجر شود.
چه راهکارهایی برای توسعه پایدار و حفظ محیط زیست در ایران پیشنهاد میکنید؟
تدوین برنامهی محوری منسجم و منطبق بر الگوهای جهانی، پایبندی به معاهدات بینالمللی اقتصاد پاک، بهرهگیری از نگرش استراتژیک به الگوی تولید و مصرف انرژی الکتریکی، سالمسازی الگوی تولید و مدیریت الگوهای مصرفی فسیلی، لزوم سالمسازی استراتژیهای سراسری برنامه هفتم توسعه، اعمال سیاستهای تشویقی و بازدارنده متناسب با اقتصاد پاک، انتقال هوشمندانه و تدریجی یارانههای فسیلی به غیرفسیلی، فرهنگسازی، تبلیغات و ترویج الگوهای مصرفی پاک و ... را میتوان از جمله مهمترین راهکارها و اولویتها در رابطه با توسعه پایدار و حفاظت از محیط زیست عنوان کرد.
با توجه به عدم برنامهریزی موثر و عدم تمایل جدی دولت و نهادهای دولتی جهت ورود به عرصه اقتصاد پاک، نقش راهگشا و کلیدی تشکلها و حتی شورای گفتوگو در رابطه با هر یک از موارد فوق الاشاره، بسیار حیاتی و مهم است. اقدامات مهمی در قالب نقد، بررسی و تحلیل سیاستهای موجود دولت، سنجش شکاف ملی موجود از الگوهای مروج اقتصاد پاک و نهایتاً اعلام هشدارهای پیاپی در رابطه با آثار نامطلوب اجتماعی در حال گسترش ناشی از عدم همراهی با الزامات توسعه پایدار جهانی، میتواند تنها بخشی از دستاوردهای کلید و حمایتی تشکلها و شورای گفتوگو در صورت ورود جدی آنها به مسائل زیستمحیطی در ایران باشد. البته تاکید می نمایم که هر نوع غفلت، بیتوجهی، بیبرنامهگی و عدم پایبندی عملیاتی به پیادهسازی توسعه پایدار و حفاظت از محیط زیست بهمنزله مرگ تدریجی اقتصاد ایران خواهد بود.
متاسفانه در شرایط کنونی، مشکلات اقتصادی و گرفتاری در مشکلات تامین معیشت و فراهم کردن ضروریات زندگی عمومی اقشار جامعه، مباحث مربوط به توسعه پایدار و محیط زیست در اولویتهای آخر برای دولتمردان، سیاستگذاران اقتصادی و اجتماعی در ایران قرار گرفته است. این امر میتواند تبعات منفی بسیار سنگین و فراوانی را برای کشور بهوجود بیاورد که نمونه بارز آن وضعیت فعلی دریاچه ارومیه و تبعات منفی و گسترده زیست محیطی آن است که از عدم حمایت موثر دولتی از احیای هدفمند نشات میگیرد.
همچنین شکاف سیاستگذاری و عدم حضور موثر و فعال دولتمردان ایرانی در مجامع رسمی دولتی و اقدامات جهانی در رابطه با توسعه پایدار و حفاظت از محیط زیست، به شدت مشاهده میشود. حضور فعال در کلیه مجامع و پویشهای جهانی در رابطه با مقابله با گرمایش زمین و ترویج توسعه پایدار، باید به اصل اساسی در عرصه ملی برای ایران تبدیل شود.
با توجه به شکاف علمی موجود در ایران نسبت به جوامع توسعه یافته و حتی در حال توسعه مثلا آسیای جنوبی شرقی، مشارکت علمی و حضور فعال در کلیه نشستها، کنفرانسها و ژورنالهای تخصصی در رابطه با توسعه پایدار و محیط زیست میتواند به تدریج زمینه را برای پوشش و کاهش شکاف علمی موجود بین ایران با سایر کشورها فراهم آورد.